نگاه دانشجویی

این وبلاگ پایگاهی است برای انعکاس فعالیتهای فرهنگی، علمی وسیاسی

نگاه دانشجویی

این وبلاگ پایگاهی است برای انعکاس فعالیتهای فرهنگی، علمی وسیاسی

این وبلاگ پایگاهی است برای انعکاس فعالیتهای فرهنگی علمی وسیاسی

پیام های کوتاه
پیوندها

۱۹ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

۰۷
ارديبهشت

بسم الله الرحمن الرحیم

این کتاب قصد دارد نشان دهد که چگونه کنترل سیاسی امتیازات اقتصادی جهت محدود ساختن خشونت وهمکاری ایتلاف هایی از سازمان های قدرتمند مورد استفادده قرار می گیرد.9 کشور بعنوان نمونه های مطالعاتی به جای آنکه سیاستمداران را بعنوان افرادی فاسد سرزنش کنند، روشن می سازند که چرا در جوامعی که نقش سازمان های اقتصادی دستکاری می شود تا ثبات و موازنه سیاسی ایجاد کنند ، دستیابی به توسعه دشوار است.

این کتاب به شرح انگاره نظم اجتماعی دسترسی محدود(به حقوق مالکیت) به عنوان یک نظام اجتماعی پویا می پردازد که در آن همواره خشونت یک تهدید است بروندادهای سیاسی و اقتصادی ، به جای ارتقا بخشیدن رشد اقتصادی و یا حقوق سیاسی ، نتیجه نیاز به مهار خشونت به حساب می آیند.(5)

نورث، داگلاس سی، جان جوزف، والیس، استیون، ویب( ۱۳۹۵). سیاست اقتصاد و مسائل توسعه در سایه خشونت. ترجمه محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی‌پور. تهران: روزنه.

نورث ،داگلاس سیسیل نورث. والیس ،جان ژوزف ، وب ،استیون وینگاست ،بی . بری آر (۲۰۱۳). اقتصاد و سیاست و مسایل توسعه در سایه خشونت. ترجمه محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی‌پور۱۳۹۵. تهران: روزنه.

 

داگلاس سیسیل نورث (۱۹۲۰-۲۰۱۵) اهل ایالات متحده آمریکا در زمره مهم‌ترین و پرنفوذترین اقتصاددان و تاریخ‌نگاران اقتصادی انتهای سده بیستم  وآغاز قرن بیست ویک بود.دریافت کننده مشترک نوبل اقتصاد در سال 1993 است. او جایزه نوبل اقتصاد را (به همراه روبرت ویلیام فوگل) در ۱۹۹۳ دریافت کرد. نورت و فوگل جایزه نوبل را به خاطر «بازسازی تحقیق در تاریخ اقتصاد با به‌کارگیری تئوری اقتصادی و روش‌های کیفی در مورد توضیح تغییرات اقتصادی و نهادی» دریافت کردند.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۷
ارديبهشت

نظریه دیویس و مور در مورد قشربندی اجتماعی

 

نخستین نظریه فراگیر در زمینه نابرابری های اجتماعی در پارادایم کارکردگرایی، ایده معروف دیویس و مور است که در سال 1945 مطرح شد. این دو نظریه پرداز در پارادایم کارکردگرایی قرار دارند که قشربندی را یک پدیده عام و فراگیر و ضروری می دانند.1 مهم ترین نکته های نظریه دیویس و مور به شرح زیراست:

1. برخی از موقعیت ها در جامعه از نظر کارکردی مهم تر از دیگر موقعیت ها هستند: به دیگر سخن، دست یازیدن به آن ها مهارت های ویژه می خواهد.

2. افراد اندکی در جامعه، این استعدادها را دارند که با آموزش بتوان آن ها را برای دسترسی به این موقعیت ها آماده ساخت.

3. تبدیل استعداد به مهارت به یک دوره آموزشی نیاز دارد که در آن افراد باید از خودگذشتگی نشان دهند.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۷
ارديبهشت

تعریف فرانظریه

 

اساسی‌ترین مسأله در این حوزه، فقدان تعریفی مشخص از فرانظریه‌پردازی است. ما برای یافتن درکی روشن از فرانظریه‌پردازی، آثاری را که به نحوی به این مفهوم اشاره داشته‌اند، مورد بررسی قرار دادیم. به گفته‌ی والیس، فرانظریه‌پردازان غالباً موضع دفاعی به خود می‌گیرند، زیرا فاقد مبنای فکری مشخصی هستند که بر پایه‌ی آن به انتقادات پاسخ دهند(Wallis, 2010). بنابراین اغلب انتقادات بدون پاسخ باقی می‌ماند(Ritzer, 1990: 11).

 

مارک ادواردز در بررسی تعاریف فرانظریه، به بیش از بیست تعریف رسید(Wallis, 2010: 76). به طور کلی، فرآیند فرانظریه‌پردازی شامل فعالیت‌های فکری گسترده‌ای چون مقوله‌بندی نظریه‌ها، مقوله‌بندی اجزاء نظریه‌ها، بازاندیشی، واکاوی و ساختاربندی دوباره‌ی نظریه‌ها و امثال این‌ها می‌شود. درست همان‌گونه که نظریه‌پردازی منجر به خلق یک نظریه می‌شود، محصول ویژه‌ی فرانظریه‌پردازی نیز یک «فرانظریه» است. فرانظریه گزاره‌ای است درباره‌ی نظریه در کل، یا درباره‌ی یک نظریه‌ی خاص (Ibid).

 

آبرامز و هوگ فرانظریه را راهنمای خوبی برای مسیر نظریه‌پردازی می‌انگارند(Abrams & Hogg, 2004). اورتون نیز معتقد است که فرانظریه‌ها زمینه‌ای را توضیح می‌دهند که نظریه‌ها در آن به وجود می‌آیند، او پا را فراتر گذاشته و می‌گوید یک فرانظریه مجموعه‌ای از اصول به‌هم‌پیوسته‌ای است که توصیف می‌کند چه چیزی برای نظریه قابل پذیرش و چه چیزی غیرقابل پذیرش است(Overton, 2007: 155).

 

جورج ریتزر، جامعه‌شناس آمریکایی، در توضیحی مشابه، فرانظریه را به عنوان بخشی از حوزه‌ی گسترده‌تر فراتحلیل در نظر می‌گیرد. به نظر او فراتحلیل عبارت است از «بررسی اصول اساسی دانش انباشته‌ی موجود»(ریتزر، 1374: 625). می‌توان انواع فراتحلیل را در جامعه‌شناسی تحت عنوان فراجامعه‌شناسی گروه‌بندی کرد. «فراجامعه‌شناسی عبارت است از، مطالعه‌ی بازاندیشانه‌ی ساختار اساسی جامعه‌شناسی در کل و هم­چنین مطالعه‌ی اجزاء گوناگون آن.» این اجزا شامل حوزه‌های اساسی، مفاهیم، روش‌ها، داده‌ها (فراتحلیل داده‌ها)[5]  و نظریه‌ها (Ritzer, 2010: A1-3) می‌شود. فراتحلیل در حوزه‌ی نظریه، فرانظریه نامیده می‌شود.

 

پل فرفی که مدعی ابداع اصطلاح «فراجامعه‌شناسی» است(Furfey, 1953: 8)، آن را به عنوان علمی مجزا از جامعه‌شناسی تعریف می‌کند؛ در حالی که مسئله‌ی موضوعی جامعه‌شناسی، جهان اجتماعی است، موضوع فراجامعه‌شناسی خود جامعه‌شناسی است. با این وجود، فراجامعه‌شناسی فرفی، مطالعه‌ی جامعه‌شناسی را شامل نمی‌شود بلکه بیشتر مجموعه‌ای از اصول دامن‌گستری است که مقدم بر جامعه‌شناسی می‌باشد. فرفی فراجامعه‌شناسی را دارای سه وظیفه می‌داند: نخست این­که می‌تواند به عنوان ملاکی برای تفکیک اشکال علمی دانش جامعه‌شناسی از اشکال غیرعلمی آن به کار رود. دوم آن­که، فراجامعه‌شناسی پدیده‌های مربوط به رشته‌ی جامعه‌شناسی را از پدیده‌های غیرمرتبط مجزا می‌کند. و سوم این­که، «فراجامعه‌شناسی، قواعد تجربی روش­مندی برای کاربرد در پژوهش‌های معمول جامعه‌شناختی فراهم می‌آورد»(Ibid: 9).

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۷
ارديبهشت

نظریه تبادل و رفتار گرایی - نظریه های جامعه شناسی

به نظر ریتزر جامعه شناسی از سه انگاره عمده ساخته شده است :

1)  واقعیت های اجتماعی : موضوع بررسی جامعه شناسی را ساختار ها و نهاد های اجتماعی پهن دامنه و تاثیر الزام آور انها بر کنشگران و افکار و اعمالشان میداند مانند : کارکردگرایی ساختار ی ،نظریه کشمکش

2)  تعریف اجتماعی : موضوع بررسی جامعه شناسی را شیوه های ساخت واقعیتهای اجتماعی از سوی کنشگران و کنش ناشی از این ساخت می دانند مانند : کنش متقابل نمادین ،پدیده شناسان و روش شناسان مردم نگار

تفاوت دوانگاره : از دید گاه تعریف گرایان اجتماعی به نسبت آزاد و خلاقند در حالی که هوا داران واقعیت اجتماعی معتقد نداین  ساختار ها و نهاد های پهن دامنه هستند که بیشتر ماهیت کنشگران را تعیین می کنند

3)  رفتار اجتماعی : موضوع بررسی آن ،رفتار فردی و عوامل تقویت کننده وبر حذردارند ه ای است که روی این رفتار تاثیر می گذارند مانند نظریه های جامعه شناسی رفتاری و نظریه تبادل (جرج ریتزر-404)

  

رفتار گرایی اسکینر:

به نظر اسکینر نظریه های مربوط به واقعیت های اجتماعی وتعریف اجتمایی موجودیت های رمز آمیزی را ساخته و پرداخته می کنند و جامعه شناسان را از پرداختن به تنها پدیده های قابل بررسی عینی مانند رفتار و عواملی که

 وقوع رفتار را متحمل می سازند دور ساخته اند مانند :فرهنگ که توسط جامعه شناس ،انگاره واقعیت اجتماعی به افکار سنتی که با ارزش هایی همراهند تعریف شده اسکینر انتقاد بر این مفهوم می گیرد و معتقد است افکار و ارزش ها عناصر رمز آمیز غیر لازم می باشند ،یک دانشمند وقتی به جامعه نگاه می کند افکار و ارزشهای را نمی بیند بلکه رفتار ها را مشاهده می کند و فرهنگ یک جامعه از رفتار های ساخته می شود و برای فهم فرهنگ ،نیازی به مفاهیمی چون افکار و ارزش ها نداریم و لازم است پدیده هایی مانند پاداش ها و خسارت ها را درک کنیم (جرج ریتزر- 405)

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۷
ارديبهشت

 

کنش متقابل نمادین

 

مقدمه:    

نظریه کنش متقابل نمادین مانند دیگر نظریه های عمده جامعه شناختی چشم انداز بسیار گسترده ای را باز می نماید و از دیدگاههای نظری جامعه شناسی معاصر است که در دهه های اخیر بحث های فراوانی را برانگیخته است. از نظر سابقه تاریخی ریشه های فراوانی در آثار و افکار جامعه شناسان قرن نوزدهم اروپا مانند گئورگ زیمل و فلاسفه و روان شناسان آمریکایی مانند واتسن ، ویلیام جیمز و بویژه جورج هربرت مید داشته است. از متقدمان سنت کنش متقابل نمادی می توان از جان دیویی ، کولی ، بالدوین و زنانیکی نام برد. نظریه های جورج هربرت مید و از آن کمتر چارلز هورتون کولی و دبلیو.آی.توماس شیرازه اصلی این نظریه را فراهم کرده اند. با این وجود مباحث اساسی کنش متقابل نمادی در آراء و نظریات مید و هربرت بلومر دیده می شود به طوری که می توان گفت استخوان بندی اصلی این مکتب بر آراء این دو تن استوار شده است و هسته اصلی نظریه کنش متقابل نمادین را شکل می دهد. به طور مشخص کنش متقابل نمادی با آراء بلومر شناخته می شود. بلومر اصطلاح نظریه کنش متقابل نمادین را در ١٩٣٧ بدعت گذاشت و معرفی کرد. علاوه بر مید و بلومر در بررسی این دیدگاه به نامهای دیگری همچون بالدوین ، کولی ، توماس ، اسکات ، گافمن ، آرنولد رز ، بکر ، لیمن ، گارفینکل ، فاین و دیگران برمی خوریم که چه از جنبه نظری و چه از جنبه کاربردی در توسعه و گسترش این نظریه نقش  داشته اند.

زمینه های شکل گیری:

می توان گفت به طور کلی شکل گرایان رفتارگرایان و عمل گرایان اعم از فلاسفه روان شناسان روان شناسان اجتماعی و بالاخره جامعه شناسان هر کدام در شکل گیری این مکتب نقش عمده ای داشته اند. از لحاظ تاریخی مکتب کنش متقابل نمادین به عنوان آمیزه مکاتب فکری عمده فلسفی روان شناختی و جامعه شناختی شکل گرفت. اندیشه کنش متقابل آمیزه ای از افکار گروهی متنوع از اندیشمندانی بود که آثار و فعالیتهایشان بازتاب ایده آلیسم آلمان وپراگماتیسم(عمل گرایی) یا اصالت عمل آمریکایی بود.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۷
ارديبهشت

تلفیق عاملیت و ساختار

یکی از شناخته شده ترین و رساترین تلاش هایی که در زمینه ی تلفیق عاملیت و ساختار انجام گرفته، نظریه ی ساختاربندی آنتونی گیدنز است ( براینت و جاری، 2000؛ کوهن، 1989؛ کرایب، 1992؛ هلد و تامپسون، 1989 ).

نویسندگان: جورج ریتزر، داگلاس جی. گودمن
مترجمان: خلیل میرزایی، عباس لطفی زاده

 

نظریه ی ساختاربندی

یکی از شناخته شده ترین و رساترین تلاش هایی که در زمینه ی تلفیق عاملیت و ساختار انجام گرفته، نظریه ی ساختاربندی(1) آنتونی گیدنز است ( براینت و جاری، 2000؛ کوهن، 1989؛ کرایب، 1992؛ هلد و تامپسون، 1989 ). گیدنز تا آنجا پیش می رود که می گوید، « هرگونه بررسی تحقیقی در علوم اجتماعی یا تاریخ مستلزم رابطه ی کنش [ که غالباً در کنار عاملیت به کار می رود ] با ساختار است... این درست نیست که بگوییم ساختار کنش را تعیین می کند و یا برعکس » ( 1984: 219 ).
با آنکه گیدنز یک مارکسیست نیست، اما تأثیر نیرومند مارکسیسم بر کار او مشهود است و او حتی کتابش ساختمان جامعه(2) را انعکاس بسط یافته ای از این گفته ی ذاتاً تلفیقی مارکس می داند: « انسانها تاریخ را می سازند، اما نه آنگونه که دل شان می خواهد؛ آنها تاریخ را تحت شرایط دلخواه خودشان خلق نمی کنند، بلکه این کار را تحت شرایط معینی انجام می دهند که مستقیماً در برابر آنها قرار گرفته و از گذشته به آنها انتقال یافته است ». ( 1963/1869: 15 )(3)
با وجود این، نظریه ی مارکس تنها یکی از انواع منابع نظری است که بر نظریه ی ساختاربندی تأثیر گذاشته اند. گیدنز بیشتر رویکردهای نظری عمده را مورد تحلیل و نقد قرار داده و یک رشته افکار مفید را از بسیاری از آنها بیرون کشیده است. نظریه ی ساختاربندی بیش از حد التقاطی است؛ به نحوی که کرایب ( 1993: 31-20 ) نه درون داد عمده را برای اندیشه ی گیدنز برمی شمارد.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۷
ارديبهشت

نظریه کارکردگرایی  Functionalism

نظریه کارکردگرایی, در جامعه شناسی، نخستین دیدگاهی است که ما در بخش بررسی و تبیین نظریات جامعه شناسی، قصد پرداختن به آن را داریم. در بخش نخست ما به ,مباحث کلی جامعه شناسی, اشاره ای کردیم. و اکنون در این بخش قصد داریم , نظریه کارکردگرایی Functionalism, را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. بر بخش بعدی به بحث و بررسی پیرامون نظریه کنش متقابل نمادین Social Interaction, می پردازیم و انشاءالله در بخش چهارم و نهایی از این سلسله مباحث نیز به بحث و بررسی پیرامون نظریه تضاد در جامعه شناسی خواهیم پرداخت.

.

کارکردگرایی یا فونکسونالیسم Functionalism در لغت به معنای کار ویژه،‌ نقش و وظیفه می‌باشد و نتایج حاصله و آثار عینی پدیده‌های اجتماعی را در برمی‌گیرد؛ و در اصطلاح کارکردگرایی مکتبی است که « به موجب آن، جامعه همچون مجموعه‌ای است از نهادهای وابسته به هم، که هر یک در ثبات کلی جامعه نقشی دارند؛ یعنی سازمان اجتماعی در ذات خود دارای نظم و انسجام و وحدت استنظریه کارکردگرایی ساختاری یا کارکردگرایی ساختی Structural Functionalism یکی از عمده‌ترین نظریه‌ها پس از شکل‌گیری جامعه‌شناسی است. محوری‌ترین مفهوم در نظریه کارکردگرایی واژه کارکرد می‌باشد. که در جامعه‌‌شناسی به معنای نتیجه و اثری است که انطباق یا سازگاری یک ساختار معین یا اجزای آن را با شرایط لازم محیط فراهم می‌نماید. کارکرد، معادل واژه (Function) دارای استعمالات گوناگون است، Function از ریشه لاتینی Functio به معنای انجام یک وظیفه گرفته شده و در فارسی معادل هایی چون نقش ، عمل ، خدمت ، شغل یافته است. به گونه‌ای که دست‌یابی به معنای دقیق کارکرد تنها از طریق قرار دادن آن در نظام معنایی سخن میسر می‌گردد.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۳
ارديبهشت

ساختارگرایی structuralism

کلمات کلیدی : ساختار، زبان شناسی، نومینالیسم، رابطه قراردادی، معنا، دال، مدلول، لانگ، پارول، نشانه، متن، محتوا، مولف، ساختگرایی ذره ای، ساختگرایی کلی ن

نویسنده : عبدالرضا آتشین صدف

ساختارگرایی مفهومی چند وجهی است. خود این کلمه را که از زبان‌شناسی برخاسته است، انسان‌شناسان، منتقدان ادبی، فیلسوفان و ریاضی‌دانان اقتباس کرده و هر یک به آن جهتی متفاوت و معنایی نسبتا متفاوت داده‌اند. اصطلاح ساختارگرایی در زبان‌شناسی، نخست به وسیله رومن یاکوبسن مورد استفاده قرارگرفت که او نیز این اصطلاح را از آثار فردینان دو سوسور بیرون کشیده بود[1]. بر این اساس می‌توان گفت ساختارگرایی با نظریات سوسور در زبان‌شناسی آغاز گردیده و از آنجا به علوم دیگر راه یافته است.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی
۰۳
ارديبهشت

ساختار، ساختارگرایی، ساختارشکنی، پساساختارگرایی

محمد الیاس قنبری

فهرست :

- مقدمه

- ساختار چیست؟

- زبان به مثابه نظامی ساختاری

- گسترش رویکرد ساختارگرایی

- ایرادات تفکر ساختارگرا

- ساختارگرایی به مثابه یک روش

- آیا ساختارگرایی یک پارادایم است؟

- ساختارشکنی، پساساختارگرایی و ظهور گفتمان

- مقدمه

ساختارگرایی، آیین فکری مهمی است که در نیمه دوم قرن بیستم در قلمرو فلسفه و علوم انسانی پدید آمد و سرچشمه تاثیرات فراوانی شد. این آیین، از دهه 1950 به طور عمده در فرانسه بسط یافت و تا دو دهه بعد در میان پژوهشگران و دانشگاهیان اروپایی و امریکایی اعتبار بسیار کسب کرد و در مردم شناسی، فلسفه، زیبایی شناسی، نقد ادبی، روان کاوی و حتی پژوهش های سیاسی بسیار راه گشا بود. ساختارگرایی در مطالعات فرهنگی نیز رویکردی غالب محسوب می شود. آثار رولان بارت با بررسی مقولات فرهنگی به مثابه اجزای یک نظام نشانه ای شاید در این زمینه پیشتاز بوده است.

  • دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه رازی